ائمه اطهار

شما می توانید نظرات سازنده خود را از طریق لینک نظرات برای ما ارسال نمایید متشکرم

ائمه اطهار

شما می توانید نظرات سازنده خود را از طریق لینک نظرات برای ما ارسال نمایید متشکرم

مادر، ای مهربانترین خلقت هستی ، روزت مبارک

مادر، ای مهربانترین خلقت هستی ، روزت مبارک


    
    
    
    مادر تو در زیبایی‌ سیرت،‌ گلی‌. باید بگویم‌ که‌برتری‌. باید بگویم‌ اقیانوس‌ مهری‌...نه‌، مهرت‌جهانگیر است‌. بگویم‌آبشار عاطفه‌ای‌... نه‌،عطوفت‌ تو در همه‌ دنیا جاری‌ است‌ چه‌ گویمت‌که‌ به‌ هر چه‌ اشارت‌ کنم‌ نشانی‌ از تو دارد. مادرآغوشت‌ کانون‌ عشقی‌ است‌ که‌ هیچ‌ عاشقی‌ نتواندتوصیف‌ کند. هیچ‌ مهرورزی‌ نتواند مهربانی‌ آن‌ راتعریف‌ کند. خدایا سپاس‌ و ستایش‌ تو را سزاست‌که‌ ماوراء نقطه‌ عطف‌ پیدایش‌ زیبایی‌، صفا، مهر و ازهمه‌ بالاتر عشق را‌ ،مادر قراردادی‌. آری‌! لیاقت‌ مادر راسزاست‌ که‌ واجب‌ است‌ بهشت‌ را زیر پای‌ اوجستجو کنم‌. کدام‌ بهشت‌، همان‌ بهشتی‌ که‌ گل‌هایش‌ طراوات‌ و شادابی‌ باغ‌ دامان‌ مادر رادارد. همان‌ بهشتی‌ که‌ همه‌ ملائک‌ ثنا گوی‌ یک‌لحظه‌ بی‌ خوابی‌ مادر است‌ بلی‌! بهشتی‌ که‌ درپرورشگاه‌ نوازش‌ آن‌ انبیاء و اولیاء تعلیم‌ و تربیت‌می‌بینند. بهشتی‌ که‌ از فروغ‌ روشنایی‌ آن‌دانشمندان‌ زیادی‌ تجسس‌ و کشفیات‌ داشته‌اند تاجهان‌ رو به‌ پیشرفت‌ گذارد، بها دارد و بهایش‌عنایت‌ خدای‌ یگانه‌ است‌ که‌ مادر نامیده‌ شد.

    مادر می‌بوسمت‌ و این‌ بوسه‌ برگونه‌ تمام‌ جهان‌هستی‌ است‌. مادر می‌بویمت‌ که‌ عطر تجلی‌ جنت‌می‌باشی‌ مادر مقامت‌ آنقدر والاست‌ که‌ خانه‌ کعبه‌به‌ روی‌ تو باز می‌گردد تا علی‌ را در فضای‌ ایمان‌ به‌دنیا آوری‌. ای‌ مادرم‌!صبح‌، دیدگانم‌ را به‌ روی‌ تومی‌گشایم‌ تا گشایش‌ روزیم‌ باشد، غروب‌ را با یاد تودیده‌ فرو می‌بندم‌ که‌ در رویا دست‌ در دست‌ توتفرج‌ نمایم‌. زندگیم‌ را مدیون‌ تو می‌دانم‌ چرا که‌لحظه‌ لحظه‌ زمان‌ زندگیم‌ با تیک‌ تیک‌ قلبت‌ گره‌خورده‌ است‌. چون‌ دانسته‌ و می‌دانم‌ هر آن‌نگرانم‌ بودی‌ و با زمین‌ خوردنم‌ مطمئن‌ هستم‌احساس‌ درد می‌کردی‌ و با شادیم‌ شادمان‌می‌شدی‌. گرچه‌ یک‌ روز و آنهم‌ سالروز ولادت‌بی‌بی‌ دو عالم‌ را روز مادر قرار داده‌اند لیکن‌سال‌، درسی‌ از تو می‌گیرد. بهارش‌، تابستانش‌،پاییزش‌، زمستانش‌ همه‌ دست‌ نوشته‌های‌ تو راورق‌ می‌زند. شایسته‌ همه‌ گونه‌ قدردانی‌ هستی‌.همه‌ گل‌های‌ جهان‌ مفروش‌ پایت‌ باد و همه‌نغمه‌های‌ جهان‌ ترنم‌ لالایی‌ تو را زمزمه‌ می‌کند.روزت‌ مبارک‌ مادر
     مادرم‌ من‌ تورا می‌جویم‌
    در پس‌ شاخه‌ سرخ‌
    پشت‌ زیبایی‌ باران‌ حضور
    ته‌ آن‌ کوچه‌ باریک‌ دلم‌، مادرم‌!
    پی‌ تو می‌گردم‌
    پی‌ احساس‌ لطیف‌ عشقت‌
    لیک‌ چشمان‌ من‌ اکنون‌ گویی‌ قفل‌ دروازه‌ این‌قلبم‌ را به‌ نگاه‌ گرمت‌ ناگهان‌ باز می‌نمایم‌
    مادرم‌ پی‌ تو می‌گردم‌
    پی‌ نجوای‌ خدا
    پشت‌ آن‌ سرو بلند
     پشت‌ آن‌ آبی‌ دریای‌ خدا
    من‌ تورا می‌جویم‌
    سوی‌ پرهان‌ خیال‌
    روی‌ تنهایی‌ خورشید غریب‌
    همه‌ جا در پی‌ تو به‌ دور از تردید
    پی‌ تو می‌گردم‌ و خوشا آن‌ لحظه‌های‌ ناب‌ که‌تا ابد بر قلبم‌، بروجودم‌ و جانم‌ رد پای‌ مهرت‌جریان‌ یابد.
    
    عظمت‌ مقام‌ مادر
    در قانون‌ خلقت‌، هر چه‌ مقام‌ آفریده‌ای‌، بالاترباشد، وظایف‌ او هم‌ سنگین‌تر می‌شود. در این‌میان‌، زن‌ که‌ به‌ عنوان‌ انسان‌، جانشین‌ خدا درزمین‌ و به‌ عنوان‌ مادر، پرورش‌ دهنده‌ افرادجامعه‌ بشری‌ است‌، از مقام‌ بلند و والایی‌برخوردار است‌.
    حساسیت‌ مقام‌ زن‌ و دشواری‌ وظایف‌ او،سنگینی‌ اموری‌ که‌ در خلقت‌ بر عهده‌ او نهاده‌شده‌ بسیار دشوار و در عین‌ حال‌ ظریف‌ و دقیق‌است‌. توجه‌ مادران‌ به‌ این‌ وظایف‌ حساس‌، باعث‌سلامت‌ جامعه‌ بشری‌ است‌.

    خداوند در جای‌ جای‌ قرآن‌ کریم‌، به‌ تکریم‌ واحترام‌ پدر و مادر و احسان‌ به‌ آنها سفارش‌ و درمواردی‌، احسان‌ به‌ والدین‌ را در کنار عبادت‌ حق‌،ذکر می‌کند. ولی‌ با همه‌ این‌ توصیه‌ها، در جایی‌ که‌از زحمات‌ آن‌ دو یاد می‌کند، تنها ازدشواری‌هایی‌ که‌ مادر تحمل‌ کرده‌ نام‌ می‌برد ومی‌فرماید: (ما انسان‌ را سفارش‌ کردیم‌ که‌ به‌ پدر ومادرش‌ نیکی‌ کند، (خاصه‌ مادر) زیرا مادرش‌ (باروجود) اورا به‌ سختی‌ حمل‌ کرده‌ است‌ و به‌ سختی‌فرو نهاده‌ است‌). بله‌ آن‌ جا که‌ سخن‌ از سختی‌ها وزحمات‌ است‌، خداوند نام‌ مادر را به‌ صورت‌مخصوص‌ بیان‌ می‌دارد تا بلندای‌ حق‌ او برفرزندآشکار گردد. خدای‌ متعادل‌ در کتاب‌آسمانی‌اش‌، قرآن‌ کریم‌، در چهار مورد احساس‌ واکرام‌ والدین‌ را بلافاصله‌ بعد از توحید و عبادت‌خود ذکر کرده‌ که‌ این‌ نشان‌ دهنده‌ تاکید بر وجوداحترام‌ و احسان‌ به‌ والدین‌ و بزرگداشت‌ مقام‌آنان‌ است‌.افزون‌ براین‌، در موارد چندی‌ نیزمومنان‌ رابه‌ دعا در حق‌ والدین‌ و طلب‌ آمرزش‌برای‌ آنان‌ توصیه‌ کرده‌ است‌. ما نیز در این‌ روزبزرگداشت‌ مقام‌ مادر، دست‌ به‌ دعا برمی‌داریم‌ واز خدای‌ یگانه‌ برای‌ همه‌ مادران‌ مهربان‌ برکت‌،رحمت‌ و عزت‌ می‌طلبیم‌. 
     
   خانواده سبز 

درود فرشتگان بر فرستنده صلوات

رسول خدا(ص) فرمود که: حق تعالی ملکی آفریده است که دو بال دارد : یکی در مشرق است و دیگری در مغرب و پای او در ز مین هفتم است و سر او در زیر عرش و برای آن ملک پرها هست به اندازه تمام خلایق از انس و جن و حیواناتصحرایی و دریایی و به عدد انفاس ایشان و به شمار قطرات باران و برگ درختان و ستاره های آسمان و ریگ های بیابان و چون یکی از امت من برمن صلوات فرستد حق تعالی به آن فرشته امر فرماید که نهر نور که دریایی است زیر عرش غوطه خورد و بیرون آید و خود را بفشاراند و از هر پر وی قطره ای فرو ریزد و حق تعالی آن قطره را ملکی گرداند و جمیع آنها را امر فرماید که تا روز قیامت برای آن بنده استغفار کنند .
اسحاق بن فروغ از امام صادق(ع) نقل می کند که امام فرمود :
(( ای اسحاق بن فروخ! هر که ده بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد خدا و فرشته ها صد بار بر او صلوات بفرستند و هر که صد بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد خدا و فرشته ها هزار بار بر او صلوات فرستند آیا نشنیده ای خداوند عزوجل فرموده است در سوره (احزاب . آیه/43) .
((اوست خداوندی که رحمت می فرستد بر شما و هم فرشته ها یی که رحمت می خواهند برای شما تا بیرون آورند شما ها را از تاریکی ها و تیره گی ها به سوی روشنی و خدا درباره مومنین مهربان است. ))
ثواب صلوات بر اهلبیت
امام صادق (ع) می فرماید :
در پاره ای از کتابها یافتم که هر کس بر محمد و آل محمد (ص) صلوات بفرستد خداوند یکصد حسنه در نامه عملش بنویسد و هر کس ( بر محمد واهل بیت او صلوات فرستد به این طریق که ) بگوید:
«صلی الله علی محمد و اهل بیته»
حضرت علی (ع) از حضرت فاطمه(س) روایت می کند که فرمود: رسول خدا(ص) به من فرمود :
«ای فاطمه هر که بر تو درود بفرستد خدا او را بیامرزد و او را در بهشت به من ملحق گرداند »
از ابو حمزه ثمالی نقل شده است که امام سجاد (ع)به ما فرمود :
«فضیلت کدام سرزمین بیشتر است ؟ من عرض کردم : خداوند و پیغمبر و فرزند رسولش بهتر می دانند :
فرمود: بهترین بقعه های روی زمین ما بین رکن و مقام است که مکانی در کنار کعبه است و چنانچه مردی به اندازه نوح (ع) که در میان قوم خود بود – نهصد وپنجاه سال عمر کرد و روزها را روزه بگیرد و شب ها در آن مکان شریف به عبادت بپردازد و از دنیا برود و خدارا ملا قات کند در حالی که به ولایت خاندان ما اعتقاد نداشته باشد هیچ گونه بهره ای از عبادات خویش نخواهد برد .

دردناک ترین دو ران زندگی امیر المو منین مولا علی (ع)

 

شاید بتوان عنوان کرد که دردناک ترین  دوران  زندگی امیر المومنین علی(ع) بعد از جریان سقیفه  هجوم مامورین حکو مت به خانه علی (ع) برای بیعت گرفتن بود .  وقتی خلیفه اول به حکو مت رسید بیعت نکردن نکردن علی (ع) را سخت  گران دید  پس با فرستادن عمر و تعدادی که با او بودند  اطراف خانه علی (ع) را که فاطمه. حسن و حسین (ع) در آن بودند  محاصره کرد و با آتش دادن  خانه علی و زدن فاطمه سلام الله علیها  و سقط محسن  علی را با زور برای بیعت به مسجد آورد و این مطلب برای علی (ع) درد ناک بود که حق را تا راج رفته می دید  و ناظر هتک حرمت به بیت رسو ل الله (ص) بود با اینکه او به خاطر و حدت جامعه اسلامی  سکوت کرد اما بعدا به همین اکتفا  نشد . مر حله بعدی غصب فدک بود که به عنوان  پشتوانه مالی اهل بیت اطهار در اختیار فاطمه زهرا (س) قرار داشت که این هم داستان غم انگیزی دارد که در این مختصر نمی گنجد . بالا خره بعد از این جر یانات امیر المومنین(ع) در زمان حکومت خلفا  اموری را ملاحظه کردد که هر کدام برای او شگفت آور بود ند. بحث خلافت ابو بکر رادید  که به اصطلاح شورای حل و عقد او را به خلا فت می رساندند  واز کسانی که با او بیعت نمی کردند به زور بیعت  می گرفتند  و خلاصه اینکه سرا نجام اسب خلافت برای ابابکر رام گردید .

در مورد خلیفه دوم حتی بحث شورا هم مد نظر قرا رنگرفت  و خلیفه دوم با بیان وصیت ابابکر که او را خلیفه قرار داده بود خلیفه شد . اینجا جای این سوال  است که چگونه  خلیفه اول به فکر خلیفه  بعد از خود بود ولی پیامبر اکرم نعوذا بالله نبوده است ؟ یا اگر رسول الله (ص) بوده و وصیت هم کرده است چرا وصیت رسول الله (ص) نافذ نشد  ولی وصیت ابابکر نافذ قرار گرفت ؟ روزی که امیرالمومنین را به زور برای بیعن به مسجد می بردند رو کرد به عمر و فرمودند :

(( امروز حکومت را برای او محکم ببند تا فردا به تو بازش گردانند )).

و باز در رابطه با انتخاب خلیفه سوم بحث شورای حل و عقد  پیش می آیدو با یک  شو رای از پیش تعیین شده نقشه به حکومت رسیدن عثمان فراهم می گردد و بالاخره عثمان با آن وضعیت که در تاریخ بیان گردیده به خلافت رسد و آن هم شاید به خاطر نوشتن وصیت برای خلیفه دوم باشد که جانشینی او را به حکومت نوشته بود.

بالاخره تقدیر الهی از آستین کارگری به نام فیروز ایرانی معروف به ابو لولو که غلام مغیره بن شعبه بود بیرون آمد و انتقام خون های به ناحق ریخته را از خلیفه دوم گرفت و نوبت به خلافت سوم که رسید به طور کامل دین شکل  حکومت طبقاتی گرفت تا جایی که برای مسلمانان قابل تحمل نبود  ریختند و با آن وضعیتی که در تاریخ بیان شده است او را کشتند و بعد دسیسه گران تاریخ همان هایی که بیشترین نقش را در کشتن علی (ع) داشتند  نظیر عایشه . طلخه .زبیر و غیره طلب خون خواهی از علی (ع) را نمودند که باعث مشکلات آینده تاریخ اسلام گردید.البته لازم به ذکر است که حکومت امام علی (ع) در دوران برکناری او از خلافت که بیست وپنج سال به طول انجامید  سکوت مطلق ایشان به منظور کناره کیری از هر نوع ملاحظه در امور سیاسی نبود و اگرچه مقام خلافت و رهبری سیاسیبتا به عللی که بیان شد  دیگران اشغال کرده بودند ودیگران اشغال کرده بودند ونصب و عزل افراد و اختیار اموال اسلامی به دست آنان بود  ولی مرجع فکری و یگانه معلم امت  که تمام طبقات در مقابل علم و فضیلت او خضوع می کردند  امام علی ابن ابی طالب بود .

از خدمات چشمگیر امام (ع) در این دوران آن بود که دستگاه قضایی نو بنیاد اسلامی را رهبری می کرد  و هر وقت این دستگاه با مشکلی رو به رو می شد فورا مسئله را به آن حضرت ارجاع می دادند و راه حل آن را خواستار می شدند . گاهی نیز خود امام بدون آنکه کسی به او مراجعه کند خلیفه وقت را راهنمایی می کرد و او را به اشتباهاتش در حکم واقف می ساخت و با قضا و بیان شگفت و قاطع خود موجی از تعجب در اذهان صحابه پیامبر (ص) را پدید می آورد .

استمداد خلفا از امام علی (ع)  یکی از مسائل مسلم تاریخی است  که با انبوهی از کدارک قطعی همراه است  و هیچ فرد منصفی نمی تواند آن را انکار کند و این خود هاکی از آن است که علی (ع) اعلم امت به کتاب و سنت و اصول و مسائل سیاسی اسلام بود . مثلا مشکلات سیاسی خلیفه اول هموراره به دست مولا علی (ع) حل می شد مناظره های مهم علمی در زمان خلیفه اول تو سط علی (ع) انجام می شد . مشاور مورد اعتماد و صریح خلیفه دوم  علی (ع) بود . و تنها علی (ع) بود که مبدا تاریخ اسلام را در جلسه مشاوره عمر خلیفه دوم روز هجرت پیامبر اکرم (ص) از سرزمین کفر به سرزمین اسلام مطرح کرد  و مورد تصویب قرارگرفت.

یگانه مرجع فتوا در زمان خلیفه دوم علی (ع) بود.

رفع نیازهای علمی عثمان و دستگاه حکومت در زمان خلیفه سوم با علی (ع) بود حتی مشکلاتی هم که برای معاویه در حکومت شام و در زمان خلیفه دوم و سوم پیش می آمد علی (ع) حل می کرد که نمونه های بسیار زیادی از آن در تاریخ است که در اینجا محلی برای مطرح کردن آن نیست .

امیر المومنین مولا علی (ع) و سوره برائت

در سال نه هجری وقت آن رسیده بود  که پیامبر هر نوع مظاهر بت پرستی و حرکت غیر انسانی را با نیروی نظامی در هم بکوبد و با توسل به قدرت بت پرستی را که منشا عمده مفاسد اخلاقی و اجتماعی و یک نوع تجاوز به حریم انسانیت بو د را ریشه کن سازد و بیزاری خدا و رسولش رادر سرزمین منی در روز عید قربان و در اجتماع  بزرگ حج که از همه نقاط حجا زدر آن گردآمده بودند اعلام بدارد و به بت پرستان حجاز هشدار دهد که باید وضع خود را  تا چهار ماه دیگر روشن کنند و اگر به آیین توحید بگروند از زمره مسلمانان خواهد بود  و بسان دیگران از مزایای مادی و معنوی اسلام بهره من خواهند شد ولی اگر بر لجاجت و عناد خویش اصرار ورزند پس از چهار ماه باید آماده نبرد شوند  و بدانند که در هر جا که دستگیر شوند کشته خواهند شد .

آیات سوره برائت هنگامی نازل شد که پیامبر (ص) تصمیم به شرکت در مراسم حج را نداشت زیرا در سال پیش که سال فتح مکه بود  در مراسم حج شرکت کرده بود و قرار بود که در سال آینده نیز که بعدها حجه الوداع نامیدند در این مراسم شرکت کنند از این رو ناچار شد کسی را برای ابلاغ پیامهای الهی انتخاب کند . نخست ابوبکر را به حضور طلبید و قسمتی از آن سوره برائت را به او آموخت و او را با چهل نفر روانه مکه معظمه نمود تا در روز عید قربان این آیات را بخواند .

ابابکر در راه بود که پیام وحی بر پیامبر نازل شد و به پیامبر دستور رسید که این آیات را باید خودت یا کسی که از توست بر مردم بخواند و هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را انجام دهد .

چیزی نگذشت که پیامبر علی (ع) را خواستند و به او فرمان دادند که سریع حرکت کند و آیات را از ابو بکر بگیرد  و پیام الهی را اعلان نماید.

مولا علی (ع) به مکه وارد شد و در دهم ذی الحجه بالای جمره عقبه با ندایی رسا سیزده آیه از آیات سوره برائت را قرائت نمود  و در واقع قطعنامه ای را که چهار ماده بود به گوش تمام شرکت کنندگان رسانید .

آیات قرآن و قطعنامه تاثیر عجیبی بر افکار مشرکین گذاشت و هنوز چهار ماه تمام نشده بود که مشرکان دسته دسته ایمان آوردند و هنوز سال دهم هجری به پایان نر سیده بود که شرک از حجاز بر چیده شد و این هم برگی دیگر از زندگانی امیر المومنان علی (ع) شد.