![]() |
![]() |
رسول خدا(ص) در حدیث معراج فرمودند : هنگامی که به آسمان هفتم رسیدم همه فرشتگان آسمانی که با من بودند . جبرئیل و فرشتگان مغرب از ادامه مسیر باز ماندند و من به حجاب پروردگار رسیدم در میان هفتاد حجاب وارد شدم که بین هر حجابی با حجاب دیگر حایل هایی از عزت. قدرت. کرامت. کبریا. عظمت. نور. ظلمت . و وقار وجود داشت تا اینکه به حجاب جلال رسیدم پس با پروردگارم مناجات نمودم ودر مقابلش ایستادم ...
شاید بتوان عنوان کرد که دردناک ترین دوران زندگی امیر المومنین علی(ع) بعد از جریان سقیفه هجوم مامورین حکو مت به خانه علی (ع) برای بیعت گرفتن بود . وقتی خلیفه اول به حکو مت رسید بیعت نکردن نکردن علی (ع) را سخت گران دید پس با فرستادن عمر و تعدادی که با او بودند اطراف خانه علی (ع) را که فاطمه. حسن و حسین (ع) در آن بودند محاصره کرد و با آتش دادن خانه علی و زدن فاطمه سلام الله علیها و سقط محسن علی را با زور برای بیعت به مسجد آورد و این مطلب برای علی (ع) درد ناک بود که حق را تا راج رفته می دید و ناظر هتک حرمت به بیت رسو ل الله (ص) بود با اینکه او به خاطر و حدت جامعه اسلامی سکوت کرد اما بعدا به همین اکتفا نشد . مر حله بعدی غصب فدک بود که به عنوان پشتوانه مالی اهل بیت اطهار در اختیار فاطمه زهرا (س) قرار داشت که این هم داستان غم انگیزی دارد که در این مختصر نمی گنجد . بالا خره بعد از این جر یانات امیر المومنین(ع) در زمان حکومت خلفا اموری را ملاحظه کردد که هر کدام برای او شگفت آور بود ند. بحث خلافت ابو بکر رادید که به اصطلاح شورای حل و عقد او را به خلا فت می رساندند واز کسانی که با او بیعت نمی کردند به زور بیعت می گرفتند و خلاصه اینکه سرا نجام اسب خلافت برای ابابکر رام گردید .
در مورد خلیفه دوم حتی بحث شورا هم مد نظر قرا رنگرفت و خلیفه دوم با بیان وصیت ابابکر که او را خلیفه قرار داده بود خلیفه شد . اینجا جای این سوال است که چگونه خلیفه اول به فکر خلیفه بعد از خود بود ولی پیامبر اکرم نعوذا بالله نبوده است ؟ یا اگر رسول الله (ص) بوده و وصیت هم کرده است چرا وصیت رسول الله (ص) نافذ نشد ولی وصیت ابابکر نافذ قرار گرفت ؟ روزی که امیرالمومنین را به زور برای بیعن به مسجد می بردند رو کرد به عمر و فرمودند :
(( امروز حکومت را برای او محکم ببند تا فردا به تو بازش گردانند )).
و باز در رابطه با انتخاب خلیفه سوم بحث شورای حل و عقد پیش می آیدو با یک شو رای از پیش تعیین شده نقشه به حکومت رسیدن عثمان فراهم می گردد و بالاخره عثمان با آن وضعیت که در تاریخ بیان گردیده به خلافت رسد و آن هم شاید به خاطر نوشتن وصیت برای خلیفه دوم باشد که جانشینی او را به حکومت نوشته بود.
بالاخره تقدیر الهی از آستین کارگری به نام فیروز ایرانی معروف به ابو لولو که غلام مغیره بن شعبه بود بیرون آمد و انتقام خون های به ناحق ریخته را از خلیفه دوم گرفت و نوبت به خلافت سوم که رسید به طور کامل دین شکل حکومت طبقاتی گرفت تا جایی که برای مسلمانان قابل تحمل نبود ریختند و با آن وضعیتی که در تاریخ بیان شده است او را کشتند و بعد دسیسه گران تاریخ همان هایی که بیشترین نقش را در کشتن علی (ع) داشتند نظیر عایشه . طلخه .زبیر و غیره طلب خون خواهی از علی (ع) را نمودند که باعث مشکلات آینده تاریخ اسلام گردید.البته لازم به ذکر است که حکومت امام علی (ع) در دوران برکناری او از خلافت که بیست وپنج سال به طول انجامید سکوت مطلق ایشان به منظور کناره کیری از هر نوع ملاحظه در امور سیاسی نبود و اگرچه مقام خلافت و رهبری سیاسیبتا به عللی که بیان شد دیگران اشغال کرده بودند ودیگران اشغال کرده بودند ونصب و عزل افراد و اختیار اموال اسلامی به دست آنان بود ولی مرجع فکری و یگانه معلم امت که تمام طبقات در مقابل علم و فضیلت او خضوع می کردند امام علی ابن ابی طالب بود .
از خدمات چشمگیر امام (ع) در این دوران آن بود که دستگاه قضایی نو بنیاد اسلامی را رهبری می کرد و هر وقت این دستگاه با مشکلی رو به رو می شد فورا مسئله را به آن حضرت ارجاع می دادند و راه حل آن را خواستار می شدند . گاهی نیز خود امام بدون آنکه کسی به او مراجعه کند خلیفه وقت را راهنمایی می کرد و او را به اشتباهاتش در حکم واقف می ساخت و با قضا و بیان شگفت و قاطع خود موجی از تعجب در اذهان صحابه پیامبر (ص) را پدید می آورد .
استمداد خلفا از امام علی (ع) یکی از مسائل مسلم تاریخی است که با انبوهی از کدارک قطعی همراه است و هیچ فرد منصفی نمی تواند آن را انکار کند و این خود هاکی از آن است که علی (ع) اعلم امت به کتاب و سنت و اصول و مسائل سیاسی اسلام بود . مثلا مشکلات سیاسی خلیفه اول هموراره به دست مولا علی (ع) حل می شد مناظره های مهم علمی در زمان خلیفه اول تو سط علی (ع) انجام می شد . مشاور مورد اعتماد و صریح خلیفه دوم علی (ع) بود . و تنها علی (ع) بود که مبدا تاریخ اسلام را در جلسه مشاوره عمر خلیفه دوم روز هجرت پیامبر اکرم (ص) از سرزمین کفر به سرزمین اسلام مطرح کرد و مورد تصویب قرارگرفت.
یگانه مرجع فتوا در زمان خلیفه دوم علی (ع) بود.
رفع نیازهای علمی عثمان و دستگاه حکومت در زمان خلیفه سوم با علی (ع) بود حتی مشکلاتی هم که برای معاویه در حکومت شام و در زمان خلیفه دوم و سوم پیش می آمد علی (ع) حل می کرد که نمونه های بسیار زیادی از آن در تاریخ است که در اینجا محلی برای مطرح کردن آن نیست .